سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران آرتاویل

اوقات شرعی
برادرانِ راستین در میان مردم، از ثروتی که شخص از آن برخوردار شود و به ارث گذارد، بهترند . [امام علی علیه السلام]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 55290

 
 
درباره خودم
ایران آرتاویل
یاشارحیدری
15 سالمه و عاشق تاریخم
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
آرشیو

تاریخ ایران
ایران و آریاییان
بخشبندی تاریخ ایران
ماد
سرزمین ماد
طوایف ماد
صفویان
ارزش تاریخی دوره صفوی
ساختار نظامی و لشکری
تصرف آذربایجان
زمستان 1386
پاییز 1386

 
 
لینک دوستان

یاشار

 
 
لوگوی دوستان


 
 
گلاس فیش یا ماهیان شیشه ای
گلاس فیش یا ماهیان شیشه ای متعلق به خانواده Chandidae یا Ambassidae شامل همه ماهیانی است که دارای بدن شفاف می باشند . آنها بومی آسیا به خصوص پاکستان ، هند ، نپال ، بنگلادش ، میانمار و تایلند بوده و تا اندازه 9-8 سانتی متری رشد می کنند . بدن ماهی بسیار کوچک بوده و دارای نقاط سیاه و قرمز بر روی فلس ها است . نخاع ماهی از میان بدن آن قابل مشاهده می باشد . این ماهیان به آرامی در آبها ، چشمه های تمیز ، کانالها ، استخرها و در شالیزارها شنا می کنند . آنها شناگرهای ماهری در سطح میانی آکواریم ها بوده و در اسارت در صورت ایجاد شرایط مناسب آب ، در سلامت کامل خواهند بود .
کیفیت پایدار آب ، درجه حرارت و سطوح PH از شرایط زیستی این ماهیان می باشد . دمای آب بین 30 – 26 درجه و PH 8/6 و 7 مناسب است . بعضی از گونه های گلاس فیش در آبهای لب شور نیز زندگی می کنند . ماهیان اهلی زندگی گروهی را ترجیح می دهند . تمایل آنها به گاز گرفتن باله های سایر ماهیان به خصوص اگر محل زندگی به اندازه کافی بزرگ نباشد ، زیاد است . در محیط وحشی آنها گوشتخوار بوده و به همین دلیل به غذای گوشتی تحت شرایط آکواریوم علاقمندند .










Parambassis_gulliveri


با وجود اینکه گیلاس فیش های وحشی تقریبا شفاف هستند ولی اغلب به منظور تجارت ، مواد رنگی غیرسمی به دلیل ایجاد رنگ های نئون درخشان به ماهی تزریق می شود که دوام رنگ تا 4-3 ماه می باشد . عملیات رنگ کردن موجب استرس ماهی شده و مستعد بیماری می شوند و نیز تزریقات منجر به تلفات شدید ماهی می گردد . بررسی اخیر در کشور انگلستان نشان می دهد که بالغ بر 40% گلاس فیش های رنگی به ویروس لنفوسیت ها معروف به قارچهای پنبه ای مبتلا می شوند .
آنها با تتراها ، بارب ها ، راس بوراس ، ماهی رنگین کمان ، live bearers ، گورامی و کت فیش سازگار هستند . بیماری مرسوم آنها پوسیدگی باله ها و آلودگی پوستی است . 4 گونه از این ماهیان شامل : Chanda ranga , C lala , C nama & C baculis عموما" برای تجارت در نظر گرفته می شوند .










Parambassis_ranga


گونه Chanda ranga معرف به گلاس فیش هندی یا گلاس perch هندی دارای بدنی فشرده از پهلو ، گاهی اوقات دارای اشکال تخم مرغی می باشد . پیشانی ماهی برجسته ، پشت ماهی کمانی شکل دارای 2 باله مجزا به اضافه یک باله بلند مخرجی است . بدن شفاف ماهی در بازتاب نور به رنگ کهربایی مایل به سبز رنگین کمانی مشاهده می شود . باله ها شفاف هستند . رنگ بدن بستگی به محل زندگی ماهی دارد . آنها تحت شرایط نورهای فرابنقش یا در آکواریوم های مدرن دارای لایه های تاریک با بهترین رنگ قابل مشاهده اند . حداکثر اندازه قابل دسترسی 9 سانتی متر است . آنها به آب با شرایط PH بین 5/8 – 7 و دمای بین 30- 28 درجه نیاز دارند و اضافه کردن 5/1 – 1 % نمک به آب ایده آل است .نرها دارای رنگ زرد بیشتری هستند و در فصل تخم ریزی ، رنگ آبی رنگین کمانی در حاشیه باله های پشتی دیده می شود .










Parambassis_rangaGrpVert


C lala معروف به گلاس فیش هندی در نواحی خلیج دهانه رودخانه ها کشور هند ، تایلند و میانمار یافت می شوند . ماده ها برخلاف نرها دارای رنگ آبی در حاشیه باله های پشتی و مخرجی نمی باشند . این ماهیها در دنیای وحش در گروههای بزرگ دیده می شوند به همین دلیل بهتر است به صورت گروهی در آکواریوم نگهداری شوند . سختی متوسط آب با PH بیش از خنثی ( 5/7 – 2/7 ) و دمای آب بین 26 – 24 درجه ( 25 درجه ایده آل است ) برای این گونه مناسب است . آنها غذای زنده را به جای غذاهای پولکی و پلت ترجیح می دهند . این گونه در آکواریوم حاوی گیاهان آبی به دلیل شرایط مناسب آب تکثیر می یابد .
C nama معروف به glass-perchlet دراز یا گلاس فیش هندی بومی خلیج دهانه رودخانه ها در شبه قاره هند می باشند . در تجارت ، بیشتر گونه های این ماهی را با رنگهای فلورسنت رنگ می کنند . سختی متوسط آب با PH کمی بیش از خنثی برای آنها مناسب است . دمای آب می تواند بین 28 – 26 درجه باشد اما در هر صورت آنها در محیط های سردتر یا گرم تر بخوبی سازش می یابند . به دلیل لب شور بودن این ماهی ، آب با شوری پایین برای آنها مناسب است . نرها دارای باله های کمی بلندتر و رنگ های روشنتری می باشند . این نوع ماهی در شرایط اسارت تکثیر می یابد .










Parambassis_rangaLymph


C baculis با عنوان گلاس فیش Burmese کوچکترین آنها در بین گلاس فیش ها است . آنها صلح جو اما خجالتی بوده و محل های آفتابی را ترجیح می دهند . کمی شوری آب با PH 7 و دمای 27-24 درجه برای آنها مناسب است . آنها شناگرهای سطوح میانی آب و گوشتخوارند . تغذیه با غذاهای پولکی برای آنها مشکل است . حداکثر اندازه آنها 4 سانتی متر است.



یاشارحیدری(سه شنبه 86 آذر 27 ساعت 8:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
تصرف آذربایجان

اسماعیل سیزده ساله مدتی در اردبیل اقامت کرد و گروه کثیری از صوفیان قزلباش به او پیوستند. او مانند پدرانش جنید و حیدر به قصد جنگ با مسیحیان گرجستان و در واقع برا ی انتقام گرفتن از «الوند بیک آق قویونلو» و شروان شاه اقدام به تدارک سپاه کرد.

اسماعیل برای گردآوری سپاه بیشتر به آناتولی( قراباغ و وان) رفت و در سال 906 ه.ق. همراه با هفت هزار سپاهی قزلباش به سمت شروان لشکر کشید. در جنگى که نزدیک قلعه گلستان روى داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار جنگاور مغلوب و کشته شد (جهانگشاى خاقان، صص 119 و 113). اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جاى آنکه وقت خود را براى محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالى شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در نزدیک نخجوان الوند بیگ آق قویونلو را مغلوب کرد( 907 ق / 1502 م) و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت «تاریخ جهان آرا، صص 465 - 226؛ لب التواریخ، صص 394 - 395».

وی در حالی که چهارده سال بیشتر نداشت به کمک مریدانی که سخت به او معتقد بودند در سال هشتصد و هشتاد ه.ش شاه ایران شد و سلسله خویش را به نام جدش صفی الدین "صفویه" نامید که در تاریخ ایران به دو دلیل اهمیت بسیار دارد:

  • یکی این که این سلسله اولین سلسله کاملاً مستقل ایرانی بعد از حمله اعراب به ایران (در سال ۳۲ ه.ق) بوده است یعنی پس از هشتصد سال توانست با افتخار نام ایران را بر روی نقشه‌ها برگرداند.
  • دوم اینکه مذهب تشیع در ایران توسط شاه اسماعیل مذهب رسمی اعلام شد و در واقع جانشین تسنن گشت.


یاشارحیدری(یکشنبه 86 شهریور 4 ساعت 1:21 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
ساختار نظامی و لشکری

قوای سپاه ایران در ابتدای به قدرت رسیدن شاه اسماعیل تا زمان سلطنت شاه عباس متشکل از قبایل قزلباش بود.قزلباشان به صورت سواره می جنگیدند و سواران آنها را قورچی می نامیدند.قورچی ها مسلح به شمشیر های هلالی شکل (مناسب برای نبرد سواره) ، کمان و تفنگ بودند.از زمان شاه عباس به بعد نیروهای پیاده مسلح به تفنگ از مردم تاجیک (غیر قزلباش) و نیز سپاه غلامان خاصه (متشکل از گرجی ها ، چرکس ها و ارمنی ها) تشکیل شد.توپخانه نیز معمولا در محاصره شهر ها از زمان شاه طهماسب به کار گرفته می شد اما به دلیل نوع تاکتیکهای جنگی ایرانیان که مبتنی بر تحرک زیاد در میدان جنگ بود در جنگهای مستقیم نقش زیادی نداشت.بالاترین مقام نظامی از زمان شاه عباس به بعد سپهسالار ایران بود.این سمت در ابتدا دایمی بود ولی از زمان شاهان بعد از شاه عباس در زمان جنگ تعیین می شد.مقامات اصلی سپاه ایران در زمان شاه سلمیان به شرح زیرند(منقول از سفرنامه کمپفر).

  • قورچی باشی : فرمانده قورچیان (سواران قزلباش) و بالاترین مقام پس از سپهسالار.قورچی ها در زمان شاه سلیمان حدود 10 تا 12 هزار نفر تخمین زده می شوند و سالانه 10 تا 12 تومان مزد می گرفتند.
  • قوللر آقاسی : فرمانده سپاه غلامان .سپاه غلامان از از گرجیان ، چرکس ها ، ارمنیان و دیگر غیر ایرانیان تشکیل می شد که به صورت سواره می جنگیدند.تعدادآانها حدود 15 تا 18 هزار نفر تخمین زده می شد و سالانه کمی کمتر از 10 تومان مزد می گرفتند.
  • تفنگچی لر آقاسی : فرمانده سپاه تفنگچیان پیاده بود.این تفنگچیان تاجیک بودند و پیاده می جنگیدند. به این صورت از اسب فقط برای نقل انتقال پیش از درگیری استفاده می کردند اما در هنگام جنگ و در نزدیکی دشمن از اسب پیاده شده و می جنگیدند.سلاح آنها نیز تفنگ ، شمشیر بوده.تعداد آنها نزدیک به 50 هزار تخمین زده می شود.مزد سالانه تفنگ چی ها کمی کمتر از غلامان بود.
  • توپچی باشی : فرمانده توپخانه ایران که در میان مقامات ذکر شده پایین ترین اهمیت را داشت.

به جز قوای نظامی ذکر شده گروهی متشکل از 2000 سرباز مجهز پیاده موسوم به جزایری وجود داشتند که مواجب آنها را شاه پرداخت می کرد و وظیفه حفاظت از دربار را به عهده داشتند.آنها تحت فرماندهی ایشیک آقاسی بودند. واحدهای داخلی در سپاه را افسرانی دارای عنوانهای زیر اداره می نمودند. این عنوانها همگی از اصطلاخات ترکی تشکیل شده اند:

  • مین باشی (فرمانده 1000 سرباز) دارای مزد سالانه 70 تومان
  • یوزباشی (فرمانده 100 سرباز )دارای مزد سالانه 30 تومان
  • اونباشی (فرمانده 10 سرباز) دارای مزد سالانه 15 تومان

(البته همانطور که امروزه نیز رایج است گاه تعداد سربازان تحت فرماندهی این صاحب منصبان کمتر یا بیشتر از میزان اسمی آن بود) مزد سربازان به صورت حواله پرداخت می شد.این حواله ها برای والیان نواحی مختلف کشور صادر می شد و سربازان معمولا به دلیل عدم امکان سفر به آن نواحی آنها به دلالان می فروختند.تامین آذوقه در هنگام جنگها به عهده خود سربازان بود به همین دلیل در هنگام جنگها پیشه وران در پی سپاه روان می شدند و اجناس مورد نیاز را به آنها می فروختند.



یاشارحیدری(یکشنبه 86 شهریور 4 ساعت 1:15 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
ارزش تاریخی دوره صفوی

رسیدن ایرانیان به مرزهای طبیعی خود، و در بعضی مواقع به ویژه در عهد پادشاهی شاه عباس بزرگ و ناد به مرز دوران ساسانیان به ایران شکوه و جلال پیشین را باز داد. برای اروپا که جداً در معرض خطر دولت عثمانی بود، بسیار گرانبها و ارزشمند محسوب می‏شد، به نحوی که مآل اندیشان قوم در آن دیار، دولت صفوی را مایه نجات خویش و نعمتی برای خود می‏پنداشتند و به همین سبب با پیامهای دلگرم کننده خود، پادشاهان ایران را به ادامه نبرد و ستیز با عثمانی تحریض می‏کردند. بعد از عقب نشینی سلطان سلیمان قانونی از آذربایجان و تحمل تلفات سنگین سپاه عثمانی از سرما و برف و فقدان آذوقه، فرستاده ونیز در دربار عثمانی به پادشاه خود نوشت: «تا آنجا که عقل سلیم گواهی می‏دهد این امر جز مشیت باری تعالی چیز دیگری نیست زیرا می‏خواهد که جهان مسیحیت را از ورطه اضمحلال نهایی رهایی بخشد .... / نقل قول از ترویزیانو سفیر دولت ونیزیا در دربار سلطان عثمانی؛ بنگرید به تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران .... طاهری، ص ۱۹۳» و سفیر دیگری از دولتهای فرنگ که در استانبول به سر می‏برد، همین معنی را بدین عبارت بیان کرد که: «میان ما و ورطه هلاک فقط ایران فاصلهاست، اگر ایران مانع نبود عثمانیان به سهولت بر ما دست می‏یافتند .... / نقل قول از بوسبک سفیر فردیناند در دربار عثمانی؛ بنگرید به تاریخ ادبیات، بروان، ج ۴، ص ۸».

برخی میپندارند تشکیل دولت صفوی زیانی بزرگ برای جهان اسلام بود، بدین معنی که با رسمی کردن تشیع، و ضعیف ساختن تسنن، یکپارچگی مذهبی سرزمینهای اسلامی را که تا آن دوران باقی مانده بود، از میان برد و آن محیط پهناور و یگانه جغرافیایی را از میان قطع کرد و به خطر انداخت. لازم به ذکر است، پیش از این در قرنهای چهارم تا ششم هجری دولت اسماعیلی فاطمیان در مصر خلافتی در مقابل خلافت عباسی تأسیس کرده بود و تا زمانی که هر دو دولت قدرتمند بودند، هیچ مشکلی در مقابله با صلیبیان نداشتند. بنا بر این قطعا این نخستین بار نبود، که یک حکومت رسمی شیعی تأسیس میشد. ثانیاً قدرت دولت عثمانی و توسعه پیاپی آن بدون پشتوانه فرهنگی و اجتماعی لازم صورت میگرفت. به طوری که علی رغم چند قرن سلطه بر یونان، بالکان و چند کشور دیگر اروپایی تنها عده کمی از مردم آن نواحی مسلمان شدند و هر چند این مطلب درست است که عثمانی بر اثر مناقشه‏های ممتد با صفویان همواره از مرزهای شرقی خود بیمناک بود و ناگزیر بخشی بزرگ از نیروی نظامی خویش را در آن جانب صرف می‏کرد و از پیشرفت و تمرکز نیرو در جبهه‏های اروپا باز می‏ماند، اما شکستهای بزرگ عثمانی در اروپا بعد از محاصره وین در سال ۱۶۸۳ میلادی و همزمان با افول و اضمحلال دولت صفوی رخ میدهد. در واقع عامل اصلی شکست عثمانیان نه پیدایش دو حکومت شیعه و سنی، بلکه برتری ادوات نظامی اروپاییان در قرن هجدهم و ضعف ساختارها و بنیههای اقتصادی و اجتماعی عثمانی نسبت به جوامع اروپاست. ر.ک. برخورد فرهنگها، برنارد لوئیس



یاشارحیدری(یکشنبه 86 شهریور 4 ساعت 1:6 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
صفویان
 دودمان پادشاهی صفویه به وسیله شاه اسماعیل اول با اتکا بر پیروان طریقت تصوف علوی تأسیس شد. این پیروان که عمدتاً از ایلهای ترک آناتولی بودند ,و بعداً به قزلباش‌ها ملقب شدند بر سر اعتقادات خود سالها به طرفداری از آق‌قویونلو‌ها و قراقویونلو‌ها درگیر جنگهای پیاپی با دولت عثمانی بودند. اسماعیل جوان نوه شیخ جنید، پسر شیخ صفی الدین و نوه اوزون‌حسن آق قویونلو تحت آموزش بزرگان قزلباش (موسوم به اهل اختصاص) پرورش یافت و رهبر دینی آنان بشمار می‌آمد.

ایجاد و قدرت گرفتن سلسله صفوی نتیجه حدود 200 سال تبلیغات فرهنگی صوفیان صفوی بود. اگر به این نکته دقت کنیم که شاه اسماعیل در زمان تاجگذاری ذر تبریز تنها 14 سال داشت ارزش این سابقه فرهنگی بیشتر مشخص می گردد.پس از فرو پاشی خلافت عباسی در بغداد محور اصلی ارایه یک مذهب و گرایش رسمی از اسلام از میان رفت.به این ترتیب از بین رفتن دستگاه خلافت رسمی درکنار عواملی چون نابسامانی ناشی از حمله مغولان و میل به درونگرایی مردم و تساهل مذهبی مغولان موجب رونق فراوان فرقه های مختلف از جمله شاخه های مختلف تصوف شد. پیروان شیخ صفی الدین نیز در واقع مبلغ فرقه خاصی از تصوف مبتنی بر مذهب شیعه دوازده امامی بودند(هر چند در مورد اینکه شخص شیخ صفی الدین شیعه بوده است تردیدهایی وجود دارد).اعتقاد قزلباشان به این فرقه از تصوف تا پیش از سلطنت شاه عباس اول مهمترین عامل قدرت صفویه بود.قزلباشان تا پیش از جنگ چالدران در واقع نوعی الوهیت برای شاه اسماعیل قایل بودند که با شکست در جنگ این اعتقاد آنها رو به سستی نهاد.



یاشارحیدری(یکشنبه 86 شهریور 4 ساعت 1:4 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
طوایف ماد

مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم می گردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان (کردوخی ها و میتانی ها) ، ستروخاتیان (ساگارتی ها، کرمانجها) وبودیان (لرها) متعلق به کردها و لرها بوده و سه طایفه مادی دیگر عبارت بوده اند ازآریزانتیان (طایفه نجبای ماد) که درحدود کاشان میزیسته اند و مغها که در ناحیهً بین رغهً آذربایجان (مراغه) و رغهً تهران ( ری ) ساکن بوده اند و سرانجام پارتاکانیان (یعنی مردمی که درکنار رود زندگی می کنند) همان مردم منطقهً اصفهان بوده اند.

مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) (همان استان کرمانشاهان کنونی) مادی های ساگارتی میزیسته اند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران داده اند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشا همین طایفه ساگارتی ها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق ماد ها بوده و بعدها رو به جنوب رفته اند.



یاشارحیدری(چهارشنبه 86 مرداد 10 ساعت 6:17 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
سرزمین ماد

 

سرزمین ماد

ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی تهران ( ری )،حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان‌، و کردستان را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.



یاشارحیدری(چهارشنبه 86 مرداد 10 ساعت 6:17 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
ماد

ماد نام سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب بوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد

ماد‌ها پایه‌های نخستین شاهنشاهی (728-550 پ.م.) آریایی‌تباران را در ایران بنیاد نهادند. در آغاز قرن 6 پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. امپراتوری ماد در زمان، هووخشتره به بزرگترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم اورد. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.

پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.



یاشارحیدری(چهارشنبه 86 مرداد 10 ساعت 6:14 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
بخشبندی تاریخ ایران

نکتهٔ دیگر آنکه معمولاً تاریخ ایران را به دو دورهٔ کلی تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ ایران پس از اسلام تقسیم ‌می‌کنند.

دو روایت مختلف از تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد: یکی روایت سنتی که مبتنی بر تواریخ سنتی است (شامل شاهنامه‌) و از نخستین پادشاه کیومرث (که پادشاه جهان و نه فقط ایران است) آغاز می‌شود و شامل سلسله‌های پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، ملوک‌الطوایفی (اشکانیان) و ساسانیان است. این روایت سنتی به یک معنی روایتی اسطوره‌ای از تاریخ ایران است و شامل اطلاعات ذی‌قیمت مردم‌شناسانه و اسطوره‌شناسانه است.

روایت دیگر روایت مبتنی بر تواریخ خارجی (شامل تواریخ یونانی، ارمنی، رومی) و مدارک و یافته‌های باستانشناسی (شامل کتیبه‌ها و سکه‌ها) و به طور کلی روایتی مدرن و علمی‌است. در این روایت خاندان‌های پادشاهی در ایران پیش از اسلام از قرار زیرند: مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان.

شاید بسیاری باور ننمایند که از سال سی ام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال 1344ه.ق(=1304ه.خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان می باشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کرده اند و از میان ایشان تنها چهار خاندان سلجوقیان و مغولان و صفویان و نادر شاه را می توان گفت که بر سراسر ایران حکمروا بودند. از دیــــــگران طاهریان، سامانیـان، صفاریـان، غزنویـان، بویهـیــان، خوارزمشـاهیـان، قره قویـونــلویــان، آق قویونلویان، زندیان، قاجاریان اگر چه پادشاهان بزرگ و بنام بودند هیچ کدام سراسر ایران را زیر فرمان نداشتند. آن دیگران هم جز خاندانهای کوچکی نبودند که هر کدام بر یک یا دو ولایت فرمانروا بودند. (شهریاران گمنام، احمد کسروی، ص10)

در زمینه دودمان ها باید این را به اشاره یادآوری کرد که در یک دوره که آل جلایر نیز بر بخش هایی از ایرانزمین فرمان می راندند، حدود بیست دودمان بر ایران فرمانروا بودند.



یاشارحیدری(چهارشنبه 86 مرداد 10 ساعت 6:11 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
ایران و آریاییان
نظریه‌ای که امروز بیش از هر نظریهٔ دیگری در میان صاحب‌نظران مقبول است اینست که قبایلی که خود را آریایی (آریایی در زبان ایشان به معنی شریف یا نجیب بود) می‌خوانندند در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد (در این تاریخ اختلاف بسیار است) به فلات ایران سرازیر شدند. از بررسی اساطیر و زبان ایشان برمی‌آید که ایشان خویشاوندی نزدیک با هندیان داشتند و گویا پیش از آمدن آنان به ایران و مهاجرت دستهٔ دیگر به هند با هم می‌زیستند. به هر حال آنچه مسلم است اینست که هر دو دسته خود را آریایی می‌خواندند.

یاشارحیدری(چهارشنبه 86 مرداد 10 ساعت 6:10 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
<      1   2   3   4      >

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
جک دمپسی
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved